در سال 1312 در روستای مزینان شهرستان سبزوار، متولد شد. او برای دفاع از میهن زندان هایی را تحمل کرد. وی کتاب ابوذر را ترجمه کرد و در دانشگاه با یک نفر آشنا شد و با او ازدواج کرد. برای اینکه درس خوبی داشتاو را به فرانسه بردند. او نویسنده بود و نمی گذاشتند کتاب های او را چاپ کنند. او اسم مستعار داشت. کتاب های او کویر و فاطمه فاطمه است و ... بود. وی در یک حسینیه سخنرانی کرد و ساواکی ها صدای او را ضبط کردند و به شاه تحویل دادند. شاه هم دستور داد تا او را زندانی کنند. آن مرد از دست ساواکی ها فراری بود و یک مدت مخفیانه زندگی می کرد. ساواکی ها پدر او را دستگیر کردند تا خود را لو دهد. وی هم همین کار را کرد. اما او را هم به همراه پدرش دستگیر کردند. بعد از چندمدت آزاد شد و به انگلیس رفت و همانجا به طرز مشکوکی از دنیا رفت.
او متن های زیبایی هم نوشت. مثل:
قرآن من شرمنده تو ام، اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند چه کسی مرده است؟ چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان نازل کرده است.
او کسی نبود جز دکتر علی شریعتی ...